چهارشنبه سوری

ایرانیان از گذشتههای دور شب چهارشنبه آخر سال را جشن میگیرند و آتش روشن میکنند تا با شعلههای سرخ آتش، دل تاریک شب را سرخ و روشن کنند. از تاریخچه دقیق چهارشنبه سوری و چگونگی پیدایش آن اطلاعات دقیقی در دست نیست اما بی شک این جشن پیشینهای کهن دارد و از سدهها پیش جشن گرفته میشده است. در تاریخ بخارا از جشنی به نام «شب سوری» نام برده شده است که بسیار شبیه به مراسم چهارشنبه سوری بوده و از این تاریخ این گونه برداشت میشود که جشن چهارشنبه سوری دنباله همین جشن از قرن چهارم هجری قمری بوده است. یکی از عللی که برای برگزاری این جشن در تاریخ یافت میشود نحس بودن روز چهارشنبه در بین اعراب است. این اعتقاد عربی در زمان حکومت اعراب میان ایرانیان رواج یافت. از این رو برای دفع نحسی این روز، ایرانیان جشن میگرفتند و آتش روشن میکردند.
آداب و رسوم چهارشنبه سوری
در سراسر ایران مراسم چهارشنبه سوری با آداب و رسوم خاصی برگزار میشده است. برخی از این مراسم بین اقوام مشترک است. گرچه خیلی از آنها طی زمان به دست فراموشی سپرده شده و جایش را به میدانهای جنگ امروزی داده است اما شناخت این رسومات پیوندی میان ما با گذشتهمان برقرار میکند.
مراسم بوته افروزی:
قبل از غروب، هر خانواده بوتههای خار و گزنی را روی بام، حیاط یا درب ورودی خانه آتش میزدند. این آتشها به صورت سه کپه آتش به نشانه پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک یا پنج کپهای به نشانه 5 تن آل عبای شیعه بودند. با تاریک شدن هوا، اعضای خانواده از روی آتشها سه بار میپریدند تا ضعف و زردی ناشی از بیماری را از خود دور کنند و سلامت و سرخی آتش را جذب کنند. برای این منظور مردم حین پرش خود شعرهایی مانند، «زردی من از تو، سرخی تو از من» را میخوانند. آنها معتقد بودند که خاکستر این آتش آلوده است؛ به همین دلیل در هر خانه، زنی این خاکستر را بیرون میبرد و در آب روان میریخت.
مراسم آبپاشی و آببازی:
در برخی از نقاط ایران زنان روستایی برای دور کردن بلا و بدبختی در غروب شب چهارشنبه آخر سال بدون اینکه به کسی چیزی بگویند به سر رودخانهای میروند و کوزهای آب میآورند و روی اسباب خانه و در و دیوار میریزند. گاهی نیز در بین راه روی هر کسی که ببینند میریزند و خیسشان میکنند تا در سال جدید آن فرد سلامت باشد.
مراسم فالگوش نشینی:
زنان و دخترانی که آرزو یا نیتی داشتند هنگام غروب از خانه بیرون میرفتند و در سر گذر یا سر چهار راه میایستادند و به صحبت رهگذران گوش میسپردند. اگر سخنانی که میشنیدند نیک و شیرین بود آن را نشانهای برای رسیدن به مراد و آرزو خود در سال نو میپنداشتند و اگر سخنان تلخ و بد بود برعکس این ماجرا.
مراسم قاشقزنی:
زنان، دختران و گاهی پسران جوان در شب آخرین چهارشنبه سال، چادری روی سر خود میکشیدند؛ به طوری که چهره آنها مشخص نشود و بعد با کاسه و قاشقی در دست راهی کوچهها میشدند. به دم درب خانهها میرفتند و با کوبیدن قاشق در ظرف، صاحب خانه معمولا شیرینی، آجیل، برنج یا مبلغی پول در کاسههایشان میگذاشت. اگر قاشقزنان چیزی دریافت نمیکردن آن را به منزله بر آورده نشدن حاجتشان میدیدند.
مراسم کوزهشکنی:
تا زمانی که در میدان ارک تهران نقارخانه بود زنان به این میدان میرفتند و برای دور کردن قضا و بلا از خانواده کوزه نو و آب ندیدهای را از بالای سر نقارخانه به زمین میانداختند تا بشکند. زنانی هم که نمیتوانستند به آنجا بروند کوزه را ازسر بام خود به زمین میانداختند.
مراسم فال کوزه:
زنان دور هم جمع میشدند و کوزهای با دهانه گشاد را میان خود گذاشته و هر یک چیزی را با نام خود نشان میکردند و در آن میانداختند. یک نفر هم چند تکه کاغذ که روی آن اشعاری از حافظ نوشته شده است را درون کوزه میاندازد. دختر نابالغی دست در کوزه میکند و یکی از نشانهها را به همراه کاغذ شعر بیرون میآورد. معنای غزل پاسخ نیت آن کسی بود که نشانهاش با کاغذ شعر بیرون آمده بود.
آش چهارشنبه سوری:
در چهارشنبه آخر سال خانوادههایی که بیمار یا حاجتی داشتند، برای برآورده شدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر میکردند و «آش ابودردا» یا «آش بیمار» میپختند و آن را اندکی به بیمار میخوراندند و بقیه را هم میان فقرا پخش میکردند.
آجیل چهارشنبه سوری:
زنانی که نذر و نیازی داشتند چهارشنبه آخر سال آجیل 7 مغز که شامل پسته، فندوق، بادام، توت خشک، خرما، نخدچی و کشمش میشد را از دکان مقابل قبله میخریدند و پاک میکردند. در حین پاک کردن آن نیز قصه معروف «خارکن» را نقل میکردند. بعد از آن آجیلها را میان خانواده و دوستان خود پخش میکردند و میخوردند. امروزه دیگر این آجیل جنبه نذر ندارد و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.
چهارشنبهخاتون:
مردم گیل و دیلم معتقد بودند زن زیبایی به نام « چهارشنبهخاتون » در داخل آب چاهها زندگی میکند و از سرنوشت همه چیز خبر دارد. میگویند اگر کسی شب چهارشنبه سوری نیت کند و سر چاه برود و چندین بار چهارشنبهخاتون را صدا کند، خاتون از کسی که او را صدا کرده درخواست میکند که گیسویش را بگیرد و از چاه بیرون بکشد. اگر شخص به درخواستش عمل کند آرزویش برآورده میشود ولی اگر بترسد چهارشنبهخاتون از چاه بیرون میآید و به او سیلی میزند. مردم در این روز خانههای خود را تمیز میکنند زیرا معتقد خاتون به خانههای کثیف نمیآید. آنها در ایوان خود کوکوی هفت سبزی یا هفت گونه سبزی و خوراکیهای دیگری میگذارند و به این روش از چهارشنبهخاتون پذیرایی میکنند.
چرا در چهارشنبه سوری با تور سفر کنیم؟
این روزها در مراسمات چهارشنبه سوری جایی از اصالت این شب باقی نمانده و تنها تصویری که از آن میبینیم شهری است که به میدان جنگ تبدیل شده و در پس زمینه آن صدای آژیرهای آمبولانس و آتشنشانی به گوش میرسد. در این حال و هوا جایی را در میان کویر تصور کنید که در تاریکی مطلقش آتش بزرگ سیاهی آسمان را شکافته است و افراد در محیطی گرم و شاد دور هم این شب را جشن میگیرند. سفر با تورهای ویژه چهارشنبه سوری محقق این تصور دلنشین است.
چهارشنبه سوری در تورهای باران سیر چگونه است؟
چهارشنبه سوری در تورهای باران سیر اغلب در محیطی سالم و به دور از میدانهای جنگ شهری و در مناطق کویری برگزار میشود. در این تورها آتش بزرگی را در کویر برپا میکنیم. با خواندن شعر «زردی من از تو، سرخی تو از من» از روی آن میپریم و غم و اندوه سالی که گذشت را در میان آتش میگذاریم و شور و شوق سلامتی را برای سال جدید برمیداریم. در این شب خاطرهانگیز در محیطی امن و صمیمی چهارشنبهسوری را در کنار هم جشن میگیریم و به پیشواز سال جدید خواهیم رفت.